:|
"ایمان" که رفت "سعید" بار سفرش را بست...
"آرزو" را میان سر و صدای روزمرگی ها و درگیری ها برای لقمه ای نان گم کردم.
"رویا" را به جرم غرق کردن مردم گرفتند.
حالا من ماندم و "خاطره"
با هم پی "امیدی" می گردیم که باید ایمان و سعید و آرزو و رویا را برگرداند!
+ چقــدر معنی عمیــقی داره ایــن متن!!!
+ نوشته شده در پنجشنبه پانزدهم مرداد ۱۳۹۴ ساعت 17:6 توسط من
|