!!!
پدر در جوابم چنان مطلب درخشانی گفت که کلمه به کلمه آن در خاطرم مانده است.
"....اگر مغز ما آنقدر ساده بود که می توانستیم آن را درک کنیم، آن قدر احمق بودیم که هیچ وقت نمی توانستیم آن را درک کنیم."
راز فال ورق _ یوستین گوردر
پ.ن1: فقط با نگاهي از امروز به گذشته ، متوجه زنجيره اي از علت ها ميشوي كه همه چيز را منظم مي كند و ملموس!
بی ربط نوشت : نمیدونم چرا چند وقته نوشته های کتابایی که خوندم با تموم جزئیاتش میاد تو ذهنم...فک کنم دیگه کتاب داره در نقش وجدانِ بیدارم عمل میکنه
دیشب موقع خواب داشتم به خیلی چیزا فکر میکردم...یهو این جمله از کتاب فرشته نگهبان اومد تو ذهنم:
"با افکارت نجنگ . آنها قدرتمندتر از تو هستند . اگر می خواهی از دستشان خلاص شوی ، آنها را بپذیر . به آنچه از تو می خواهند فکر کن تا خسته شوند."
و بعدش یه کاری کردم که ازم خسته شَن...هاحاها
پ.ن2: میدونم اگه بیشتر از این ادامه بدم تصمیم میگیرین که تو یه آسایشگاه روانی بستریم کنین...بنابراین تصمیم گرفتم این پُست رو تو اوج به اتمام برسونم





